این مطلب در واقع لینکی هست به سایت :http://www.shabanali.com/ms/?p=2010
بهترست که ما تمام نکات یک موضوع را برای دانش آموز باز کنیم یا به خودش نحوه ی تفکر را یاد بدهیم تا تمام نکات را به دست آورد و شاید به موضوعات جدیدی هم برسد و شجاعت علمی پیدا کند؟
یک سوال از شما می پرسم فرمول های فیزیکی که در دبیرستان به ما تدریس می شوند از کجا می آیند؟
سر کلاس حتما شنیدین که یه سری آزمایش انجام میدن و بعد بین کمیت ها رابطه پیدا میشه و بهش میگیم فرمول.غیر از اینه؟(دقت کنید در سطح دبیرستان رو میگم نه مثلا فرمول انیشتین رو!)
مثلا میان آب رو حرارت میدن میبینن اگر فلان ژول گرما بش بدیم درجه حرارتش 3 تا اومد بالا، دو فلان ژول دادیم درجه حرارت6 تا اومد بالا، پس احتمالارابطه مستقیم هست بین گرمای داده شده و تغییر درجه حرارت و آزمایشات مختلف اجرا می کنن تا این تایید بشه و بعد اون رو به صورت یه فرمول بر حسب کمیت ها ارایه می کنن.
خوب حتما دقت کردین که جان مایه بسیاری از این فرمول ها و تقریبا صددرصد اون هاییشون که به ما تدریس میشن آزمایشه.
پس اگر بخوایم آموزشش بدیم تا مفهوم برای دانش آموز جا بیفته باید اون رو در همین مسیر قرار بدیم تا بفهمه این فرمول ها از کره مریخ نیومدن،خودش میتونه رابطه ها رو بیابه،جرات علمی پیدا می کنه،بهتر درک می کنه ،چیزای دیگه رو آزمایش میکنه،...
حالا مقایسه کنید روش دانشمندان رو با اونچه که ما یاد میگیریم.
معلم:بچه ها این فرمول رو برای گرانش بنویسید که نیروی گرانشی رو بین دو جسم برای شما بدست میاره.
$^&$&%^&%&(فرمول!!!!!)
بچه ها دقت کنین واحد % درین فرمول #$#%هست که 4 بار تو امتحان نهایی مطرح شده .
خوب حالا جسمی با $ جرم و شعاع ^ و چگالی $ جسمی با جرم & ....
دانش آموز:آقا دو برابر میشه؟؟؟
معلم:آفرین تو یه دانشمندی!(جاگذاری درست در فرمول + دقت در محاسبات = دانشمند بودن!)بچه ها ازش یاد بگیرین چه درس خونه!
خوب، توی کنکور بیش تر به شما تست مقایسه ای میدن مثلا اگر جرم کره ای دوبرابر و شعاعش 2#$@$برابر بشه اونوقت نیروی گرانشی چند برابر نیروی گرانشی کره ای که شعاعش # برابر کره اول و جرمش &* برابر کره ی اول هست نسبت به یه جسم & گرمی هست در حالتی که...؟
دانش آموزان:!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
معلم :برای حل به نکته تستی روبه رو دقت کنید.........(و بقیه ماجرا)
دقت کردین اول فرمول یعنی نتیجه ی آزمایش رو به دانش آموز میدیم و بعدش آزمایش های دانشمندان رو میاریم میگیم تو این آزمایش باید چه عددی به دست بیاد(انگار طبیعت از فرمول پیروی می کنه ،نه فرمول از طبیعت!!!) و بعدش چند تا مثال تو هم تو هم و نکته تستی دار با محاسبات سخت میاریم و...
من به این میگم تدریس به صورت برعکس چون به جای این که از آزمایش به فرمول برسیم از فرمول به نتیجه آزمایش می رسیم.
دیگه چیزی نمی گم .روش فکر کنید و اگر فکر می کنید که من اشتباه می گم ، نظر خودتون رو بنویسین.
در قسمت قبل موضوعاتی رو بررسی کردیم و البته یکمی هم درهم برهم نوشته بودم که ببخشید دیگر!
در بخش قبل گفتم که به نظر من کنکور فقط باعث هر چه بسته تر شدن ذهن دانش آموزان می شه چون ما به دانش آموز شیوه ی حفظ و تست و استفاده از فرمول رو یاد میدیم برای همین هم وقتی قراره بیاد و یه چیز واقعی درست بکنه(توی صنعت و ...)کاملا دست و پای خودشو گم می کنه.چون با فرمول نمی شه وسیله درست کرد.البته تو درست کردنش فرمول به کار میاد اما محیط واقعی تستی نیست که تو 40 الی 60 ثانیه حل شه و عدد توی فرمول بدیم و جواب از توی فرمول بیفته بیرون!(جدا از این ها به نظر من سوالی که در 40 الی 60 ثانیه حل شود خیلی ارزش زیادی ندارد.البته معمولا.مثال نقضش هم وقتی است که از دکتر می پرسید که من فلان مریضی رو دارم ؟اون هم میگه آره یا نه که خوب جوابش ارزشمنده ولی اون دکتر هم معمولا نمیتونه تو 40-60 ثانیه جواب بده ،آزمایش می نویسه و ..و..)
اما در این قسمت نمی خواهم خودم برایتان مطلب بنویسم.در واقع ادامه ی متن داستانی از ریچارد فاینمن است.این داستان فوق العاده است و من هم یه جاهاییش توضیح میدم چرا انقدر به وضع کنکور ما ربط داره.البته خوب این داستان در یه دانشگاه اتفاق افتاده و صحبت هایی از نور قطبیده (؟)شده که من خیلی متوجه نشدم و وقتی در موردش سرچ کردم گیج تر(!)هم شدم اما به هر حال نکته اصلیش رو خواهید گرفت:
(متنی که گرفتم قسمتی داره که در مورد فاینمن توضیح داده ، می تونید اینجا در باره ایشون بخونین)
.... و اما آن یک ترم تدریس در برزیل و مشاهده وضعیت آموزش در این کشور برایم تجربه خیلی جالبی بود. دانشجویانی که بهشان درس میدادم بیشترشان عاقبت معلم میشدند چون که در آن سالها در برزیل چندان امکانی برای مشاغل دیگر در اختیار فارغالتحصیلان رشتههای علمی نبود. این دانشجویان قبلاً خیلی از درسهای فیزیک را گذرانده بودند و درس من قرار بود پیشرفتهترین درسشان در الکترومغناطیس باشد ـ معادلات ماکسول و این قبیل چیزها. دانشگاه در چندین ساختمان اداری در سراسر شهر پخش بود و کلاس من در ساختمانی رو به خلیج برگزار میشد.
در این کلاس پدیده خیلی عجیبی کشف کردم: گاهی سؤالی میکردم که دانشجوها فیالفور به آن جواب می دادند اما دفعه بعد که به نحوی همان سؤال را مطرح میکردم اصلاً نمیتوانستند جواب بدهند ! (من:برای شما پیش نیومده ؟وقتی معلم یه سوال رو یه جور دیگه می پرسه و همه هم رو نگاه می کنیم.من فکر میکنم این به خاطر اینه که ما میشینیم و درسی مثل فیزیک رو معلم برامون میگه و در واقع درک درستی پیدا نمی کنیم از مطلب تدریس شده و سریع هم میرسیم به فرمول و نکته ،اون هم در درسی مثل فیزیک که قوانینش اکثرا با آزمایش و تجربه به دست میان )مثلاً، یکبار که داشتم درباره نور قطبیده صحبت میکردم به همهشان یک ورقه پولاروید دادم. پولاروید فقط نوری را عبور میدهد که بردار الکتریکیاش در جهت معینی باشد، بنابراین توضیح دادم که چطور از تاریک یا روشن بودن صفحه پولاروید میشود فهمید که نور در کدام جهت قطبیده است.
میخواهم در این نوشته کمی در مورد کنکور سراسری و این که کنکور چه خوبی هایی دارد و چه بدی هایی دارد و این که نحوه ی امتحانات در ایران چه خوبی خا و بدی هایی دارد صحبت کنم.و البته قبل از بررسی تو ضیح میدم که الآن از لحاظ امتحانات تو مدرسه ما چه خبره.
وضعیت خودم در حین نوشتم مطلب:
مدرسه ی ما حوزه امتحانات نهایی سوم دبیرستان شده و برای همین ما که سال دوم هستیم اون روزایی که بقیه امتحان نهایی دارن نمیتونیم بیایم و امتحان بدیم .
نتیجه قابل پیش بینی است .چون امتحانات باید تا 20 خرداد جمع و جور بشه امتحانات ترم دوم ما از دو هفته پیش شروع شده(دقیقا 14 اردیبهشت ) و تا الآن هم ادامه داره .جالب تر اینکه از 10 تا 13 هر روز امتحان مرحله دوم المپیاد(کامپیوتر و ریاضی) داشتیم!امروز اولین امتحان ترم دوم رسمی ما بود یعنی امتحانی که توش بهتون وقت میدن تو خونه بخونین و دیگه مسلما مدرسه نمیرین!امتحانات با امتحان عربی شروع شده و من هم امتحان رو خوب دادم و فقط یه بی دقتی کوچک(در حد 0.25)داشتم.
و حالا نقد رو شروع میکنیم :
آیا امتحانات و کنکور سراسری در ایران واقعا باعث تقویت روحیه علمی دانش آموزان می شوند؟
بگذارید اول در مورد امتحانات بحث کنیم . نحوه ی برگزاری امتحانات چجوری هست؟توی مدرسه ی ما که مدرسه تیزهوشان هست(اژه ای 2 اصفهان)اینطوریه که یه سری سوال میدن که شما به راحتی میتونین توش تا 18 رو بیارید اما از اون به بعد یه سری نکته به سوالا اضافه میکنند یعنی همون استثنا ها و نکات ظریف که باید دقت کنید تا بتونید پیداشون کنید.من امتحان نهایی ندادم ولی به نظر میرسه امتحانات نهایی هم همین طور هستند .
نحوه ی برگزاری اینطوری امتحانات باعث چی می شود؟