بیحاصلی فریاد در بلندگو
يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۴۰ ق.ظ
میترسم که گلایه کنم از خرافهگویی دیگران، چرا که به من ثابت شده است که وقتی گلایه میکنم، حس میکنم که خودم از آن مبرا شدهام. تو گویی که در مذمت پرخوری چه حرفها که نمیزنیم، اما شکمهای خودمان گواه میزان اعتقادمان به حرفهایمان هست. عجیب هم نیست، هر وقت میخواهیم غیبت کنیم، باید با جملهی «حالا میترسم غیبت باشه ولی» شروع میکنیم. اگر بخواهیم فضولی کنیم باید حتما اول آن را با «ما که فضول کار مردم نیستیم»، شروع کنیم. عجب مردمی هستیم. عجب آدمی هستم. گویی باید بیاموزم که سکوت کنم، عمل کنم، و اگر عمل من منطقی بود به خودی خود تکثیر میشود.
پ.ن: داشتم فکر میکردم که شاید یک تفاوت بین عمل کردن و حرف زدن، زیاد بودن فعل ماضی در حرفهای یک انسان است. وقتی به جای «باید تمرین را امشب بزنیم که دیر نشود»، حرفهایمان رنگ و بوی «تمرین را دیشب زدم که دیر نشود» بگیرد.
۹۷/۰۸/۲۷
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.