روزنوشته‌های من

طبقه بندی موضوعی

این تخته است یا آزمایشگاه شیمی؟

دوشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۵ ب.ظ
شیمی

سر کلاس شیمی نشسته بودیم.
معلم رفت پهلوی تخته و شروع کرد به نوشتن معادله شیمیایی تجزیه آمونیم دی کرومات.
گفت که بعد از این که آزمایش شروع شد یه پودر سبز حجیم درست میشه و  واکنش از خودش گرما بیرون میده و بدنه ی بشر  گرم میشه و ذرات به بیرون میپاشن.
برایم جالب بود.
ما آزمایش را ندیده بودیم.حسش نکرده بودیم .اما معلم طوری حرف میزد که انگار روی تخته دارد آزمایش اتفاق می افته.معلم می گفت الآن شما دستتون روی بزارین رو این شیشه می بینین گرم شده و دستش را می گذاشت رو تخته روی شکل بشر.خندم گرفت.جلوی خندم رو نمی تونستم بگیرم.
داشتم فکر می کردم چند درصد از درس هامون اینطوری هستند ؟لااقل شیمی و فیزیک رو که 95 درصد به بالا.
روی تخته شکل آزمایش رو معلم می کشه و بعد میگه که آزمایش نشون میده  فلان فرمول و بعدش هم فرمول رو می  نویسه.این آموختن چه ارزشی داره؟
وقتی که واقعیتش  درست بودنش رو توی دنیایی واقعی حتی یه بار هم ندیدیم.
و خب مشخص هم هست که وقتی از معلم می پرسی:آقا چرا ما آزمایشگاه نمیریم؟میگه که وقت نداریم ،فرمول ها زیاده و تست ها هم نکات زیادی دارند که باید بگیم.وقتی از معلم می پرسی که چرا ما باید این رنگ ترکیبات شیمیایی رو که ندیدیم حفظ کنیم .میگه که آخه شما کنکور دارین.

مشکلی نیست ولی همین می شود که ما روی تخته نحوه کار لپ تاپ و مدار ها و ربات ها را توضیح می دهیم اما خودمان از ساخت ابتدایی ترین قطعات عاجزیم.همین می شود که روی تخته 10 سال آینده کشور اول جهان  هستیم ولی در واقعیت اوضاع به این سادگی ها نیست .همین می شود که روی تخته همه ما دانشمند هستیم اما از انجام ساده ترین آزمایش ها عاجزیم.همین می شود که رنگ نقره نیترات را بلدیم اما هنوز نفهمیده ایم که کمبود آب را همین دوش های روزی نیم ساعته و دست شستن های  طولانی باعث شده.از توابع پیچیده انتگرال می گیریم ولی هنوز نفهمیده ایم که اگر 1 میلیون آدم شهر ما آشغالشان را بریزند توی پارک چه زجری می کشند آن رفتگرانی که هر بار باید خم شوند و پارک را از دست ما محافظت کنند.

نظرات  (۵)

میلاد عزیزم
سلام
برخی ازنوشته ها را خواندم .سر فرصت  مناسبی خواهم آمد و تمام نوشته هایت را خواهم خواند .
من از سایت روزنوشته ها که آدرس وبلاگت را قرار داده بودی به اینجا سرمیزنم.نگاه کلی ای که به نوشته هایت انداختم ،نوشته های قابل تاملی بودند.چون موافق ومخالف میخواستی.مینویسم که با تو موافقم .اما دوست من ،بنویس و درپی مخالف و موافق نباش :)
درخصوص این نوشته هم باید بگویم ،«دردیست که میکشیم»حرفهای من نگفتنی!...
امیدوارم همیشه موفق باشی
سمانه
پاسخ:
متشکرم .واقعیتش من خیلی هم دنبال موافق مخالف نیستم اما دوست دارم نظر بقیه رو بدونم(این جمله یه کم پارادوکس داره!).این جا نوشته هاش خیلی زیاد نیست !کلا همین صفحه اوله!
من  می نویسم چون نوشتن یه حس خوبی رو بهم میده.
۱۴ آذر ۹۲ ، ۲۳:۵۴ سعیده (آذر)
دوست خویم، خیلی خوشحالم که در این سن (دبیرستانی هستی دیگه؟) به این نکته ی مهم دست یافتی، واقعا جای امید هست، چون همین شماها که تعدادتون کم کم بیشتر و بیشتر میشه، باعث میشین که نهایتا هرچند به صورت تدریجی و کند ولی بالاخره یه روزی این سیستم فوق العاده اشتباه تدریس در کشور ما از بین بره، وقتی فکر میکنم یکی از مهمترین سالهای زندگیمون صرف یادگیری چه موضوعات و با چه هدف و از چه طریقی شده، فقط میتونم افسوس بخورم...
امیدوارم که موفق باشی که میدونم میشی...
راستی منم به دلیل کامنتی که تو روزنوشته ها گداشته بودی، پیدات کردم...
پاسخ:
بله ،دبیرستانی هستم.من هم امیدوارم یه روزی (که احتمالا من اون موقع تمام این موارد رو رد کردم!) سیستم آموزش و پرورش ما هم تفکر رو آموزش بده نه
نتیجه ی تفکر بقیه را.
تقریبن حق با نوشته های توست، البته من مطمئن هستم که حتی روی تخته هم تا 10 سال آینده کشور اول جهان نیستیم.
ولی طرز فکر و طرز بیان پیوسته یی داری،
ب عنوان کسی که فیلم 2 ساعتی رو در 20 دقیقه می بینم و متن 3 صفحه یی رو در 3 دیقه خلاصه می کنم، وقت میذارم و نوشته هات رو میخونم و اگه نظری داشتم، حتمن می نویسم.
موفق باشی.
پاسخ:
ولی من فکر می کنم کشورمون پتانسیل زیادی داره که می تونه آزاد بشه لااقل رو تخته!

من نوشتم پیوسته، همون Continues منظورم هست.
یعنی مثلآ مثل بنده، تو عمق توجه مطلب، با شروع کردن مسایل بی ربط فاتحه ی نوشته رو نمیخونی.
:))
پاسخ:
اصلاح شد.ببخشید !
بعله متاسقانه ما همچینی باید یاد بگیریم...

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی