روزنوشته‌های من

طبقه بندی موضوعی

زیاد است آقا زیاد

سه شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۷، ۰۶:۳۴ ق.ظ
جدیدا موضوع خیلی بامزه‌ای را متوجه شده‌ام و آن هم این است که یکی از بهترین روش‌های خراب کردن یک استاد خوب، یک دانشگاه خوب، یک کارخانه‌ی خوب این است که بیش از آنچه که ظرفیت دارد به او منابع بدهید.

بگذارید کمی توضیح بدهم. من با استادی کار می‌کنم که این استاد یکی از محبوب‌ترین استادهای دانشگاه ما بوده و هست. درس‌هایش سریع پر می‌شوند و روش تدریسش خلاقانه و زیباست. کارهای تحقیقاتیش برخلاف آنچه معمولا در دانشگاه داریم کاربردی هستند و در پژوهشکده‌ی رویان استفاده می‌شوند(حوزه‌ی تخصصی ایشان بیوانفورماتیک است که به استفاده از علم کامپیوتر در تحلیل داده‌های زیستی می‌پردازد.) اما مشکلی که این استاد کم کم دارد با آن مواجه می‌شود این است که وقت کافی برای رسیدگی به دانشجویانش ندارد. استادی که معروف بود که می‌نشیند و مستقیما با دانشجویانش کار می‌کند و آن‌ها را می‌بیند حالا مدت زمان کمی در اختیار دارد و پروژه‌‌های زیادی در دست دارد که هر کدام در دست یک دانشجو در حال انجام هستند. مشکلی که او با آن مواجه شده است این است که بیش از آنچه در توانش بوده کار جذب کرده است.

این مشکل را در جاهای دیگر هم می‌بینم. من دانشجوی مهندسی نرم‌افزار دانشگاه صنعتی شریف هستم. طبق قانون هر سال چیزی حدود ۱۶۰ نفر می‌توانند به دانشکده‌ی ما بیایند. ۶۰ نفر از کنکور می‌آیند و حالا مدال‌های طای المپیاد و نقره و برنزها و سهمیه‌های هیات علمی و غیره و غیره را هم به آن بیافزایید. اما مشکل این است که دانشکده‌ی ما ظرفیت ارایه‌ی مطلوب و با کیفیت درس به ۱۶۰ نفر را ندارد. نتیجه‌ی آن می‌شود جذب ناگهانی استادهایی که از مطلوبیت کافی برخوردار نیستند برای ارایه‌‌ی درس به این تعداد دانشجو. داد و بیداد و آه و ناله‌‌ی دانشجویان هنگام انتخاب واحد و کمبود واحد و در نهایت هم آرام آرام کاهش یافتن کیفیت رشته‌ی ارایه شده در دانشگاه. دقت کنید که من نمی‌گویم هیچ‌کدام از سهمیه‌ها مقصر هستند بلکه حرف من این است که وقتی دانشکده تنها برای ۹۰ نفر ظرفیت دارد قانون هر چه که باشد باید اطمینان بدهد که ۹۰ نفر به شریف راه پیدا خواهند کرد.

در نگاه اول اگر دانشگاه خوبی داریم چرا همه را به آنجا نفرستیم؟ اگر استاد خوبی داریم چرا همه با او کار نکنند؟ وقتی همه می‌خواهند با ما کار کنند چرا ما قبول نکنیم؟ و جواب این است که باید با تامل بیشتری و با سرعت آهسته‌تری منابع را در دسترس قرار داد یا حتی پذیرفت. نه بخاطر اینکه عدالت برای دیگران رعایت شود بلکه به خاطر اینکه جذب منابع بیش از آنچه در مدیریت آن‌ها ظرفیت داریم ما را سردرگم، غیر کار آمد و کند می‌کند وناگهان خودمان را در حالی می‌یابیم که مزیت‌های رقابتیمان را از دست داده‌ایم.

پینوشت: همانطور که توضیح دادم برای یک کارآموزی تحقیقاتی به این موسسه در اتریش آمده‌ام که به نوعی دانشگاهی بین المللی برای اتریشی‌هاست. در روزی که ما به قول این دوستان «ISTERN»  ها برای شروع دوره‌ی کارآموزی خود به اینجا آمدند خانمی که مسوول قوانین آموزشی این موسسه بود برای ما توضیح داد که هیچوقت اجازه نمی‌دهند که گروه تحقیقاتی یک پروفسور بیش از ۱۵ عضو داشته باشد چون نمی‌خواهند یک امپراطوری تحقیقاتی تشکیل شود و دانشجویان پست دکترا در رده‌ی بعدی و دانشجویان دکترا در زیر که شاید حتی خود پروفسور را به سختی و اندک ببینند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۱۳
میلاد آقاجوهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی