روزنوشته‌های من

طبقه بندی موضوعی

متن‌هایی با لباس‌های جلادار

يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۲۳ ق.ظ
داشتم فکر می‌کردم به دنیایی ساکت‌تر.  دنیایی که صداها کمتر و کمتر باشند. صدای تبلیغات، پوستر‌های تبلیغاتی چسبیده به درها و دیوارها از آنجا رخت بر بسته باشند. دهان‌ها جز صحبت‌های بالغانه در مورد آنچه اجرا شد و نتایجش و تحلیل‌هایش برای گفتن نداشته باشند.

حالا که فکر می‌کنم، هر روز توسط سیل اخبار و گفت و گوها شسته می‌شوم. انقدر خبرها زیاد هستند و متنوع و انقدر صحبت‌هایی که در یک روز گوش می‌کنیم زیاد هستند که دیگر توانی و قوه‌ای برای تفکر، مخصوصا از جنس نقادانه‌اش، باقی نمی‌ماند. دریچه‌های ذهن شکسته می‌شوند و هر صحبت و هر جمله بسته به اینکه تا چه اندازه لباس زیباتری به تن کرده است و تا کجا با تصورات ذهنی قبلی هم‌خوانی دارد ارزش می‌یابند. 

داشتم کتابی را می‌خواندم که در آن به آموزش تکفر انتقادی پرداخته شده است. اسم کتاب asking the right questions است. در جایی از کتاب خیلی زیبا می‌گفت که ببینید، هر کسی که در وبسایتی یا کتابی مطلبی می‌نویسد، دوست دارد که شما عقیده‌اش را قبول کنید. برای همین، خیلی از این مطالب در واقع دارای پوسته‌های استدلالی نسبتا زیبایی هستند. یعنی وقتی به ظاهر آن‌ها نگاه می‌کنیم، رویه‌ای منطقی و ظاهری قابل قبول می‌بینیم. با کنکاش‌های بیش‌تر و تفکر‌هایی عمیق‌تر است که تازه مشکلات منطقی آشکار می‌شوند. این خیلی گمراه‌کننده است زیرا ممکن است با خواندن مطالبی که در واقع باذهنیت ما هم‌خوانی دارند فکر کنیم که مطالبی مستدل و منطقی برای پشتیبانی از تفکراتمان پیدا کرده‌ایم.

فکر می‌کنم در چنین دنیایی حقیقت بسیار زودتر و سریعتر پیدا می‌شود. 

در این مورد در آینده ببیشتر خواهم نوشت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۲/۲۲
میلاد آقاجوهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی